پنج مدل معتبر مدیریت تغییر: راهنمایی برای تحول سازمانی موفق

پنج مدل معتبر مدیریت تغییر: راهنمایی برای تحول سازمانی موفق

پنج مدل معتبر مدیریت تغییر: راهنمایی برای تحول سازمانی موفق

پنج مدل معتبر مدیریت تغییر: راهنمایی برای تحول سازمانی موفق

تغییر، یکی از ثابت‌هایی است که همواره سازمان‌ها با آن مواجه هستند. مدیریت تغییر به عنوان یک فرآیند کلیدی در توسعه و پیشرفت سازمان‌ها شناخته می‌شود. مدیریت تغییرات سازمانی امری حیاتی برای هر سازمان است. در این مقاله، پنج مدل معتبر مدیریت تغییر را بررسی خواهیم کرد، همراه با مراحل هر مدل و میزان محبوبیت آن.

مدل کوتر Kotter:

در حوزه مدیریت تغییر، مدل Kotter یکی از مدل‌های معروف و پرکاربرد است که توسط جان پ. کوتر، استاد مدیریت در دانشگاه هاروارد، توسعه یافته است. این مدل با تأکید بر فرآیندهای مرحله‌ای و رهبری موثر در تغییر، به عنوان یک چارچوب مؤثر برای مدیریت تغییرات سازمانی شناخته شده است.

مراحل مدل Kotter:

1. ایجاد نیاز و آگاهی (Create a Sense of Urgency):

   در این مرحله، اهمیت و فوریت تغییر برای اعضای سازمان مشخص می‌شود و آن‌ها برای پذیرش تغییر آگاهی می‌شوند.

2. تشکیل یک تیم هدایت‌کننده (Build a Guiding Coalition):

   تیمی از افراد موثر و با توانایی‌های متنوع برای رهبری و اجرای تغییرات تشکیل می‌شود.

3. توسعه و ارتباط یک ویژن (Formulate a Vision):

   یک ویژن مشترک برای آینده و مسیر تغییرات توسعه داده می‌شود.

4. انتقال ویژن به عمل (Communicate the Vision):

   ویژن به عموم اعضای سازمان ارائه می‌شود و اطمینان از درک و پذیرش آن حاصل می‌شود.

5. حذف موانع (Remove Obstacles):

   موانع و مواردی که ممکن است به تحقق ویژن مانع شوند، شناسایی و حذف می‌شوند.

6. دستیابی به انگیزه افراد (Generate Short-term Wins):

   پیشرفت‌های کوتاه‌مدت دست‌یافته و انگیزه برای ادامه تغییرات ایجاد می‌شود.

7. محافظت و تثبیت موفقیت‌ها (Consolidate Gains):

   پیشرفت‌های دست‌یافته محافظت شده و در فرهنگ سازمانی تثبیت می‌شوند.

8. تغییرات را دائمی کنید (Anchor New Approaches in the Culture):

   تغییرات در فرهنگ و ساختار سازمانی تثبیت شده و به عنوان عادت‌های جدید در سازمان جا می‌گیرند.

میزان محبوبیت:مدل Kotter به عنوان یکی از مدل‌های موثر مدیریت تغییرات سازمانی، توسط بسیاری از سازمان‌ها و مدیران به عنوان یک چارچوب استراتژیک برای ایجاد و مدیریت تغییرات مورد استفاده قرار می‌گیرد. این مدل به دلیل سادگی، قابلیت اجرای عملی، و اثربخشی در مدیریت تغییرات، از نظر محبوبیت بسیار بالایی برخوردار است.

مدل ADKAR:

مدل ADKAR یک مدل معتبر در مدیریت تغییر است که بر روی عوامل فردی تمرکز دارد و توسط جفری هایی در سال ۲۰۰۳ ارائه شد. این مدل از پنج مرحله اصلی تشکیل شده است که برای تسهیل فرآیند تغییر در فرد مورد استفاده قرار می‌گیرد. در ادامه، به شرح هر یک از این مراحل و چگونگی استفاده از آنها می‌پردازیم:

مراحل:

  1. آگاهی (Awareness)

   در این مرحله، افراد باید آگاه شوند که چرا تغییر رخ می‌دهد و چه تأثیری بر روی آنها خواهد داشت. اطمینان حاصل کردن از اینکه افراد به درستی درک کنند که چرا تغییر ضروری است، اولین گام موفقیت آمیز در اجرای تغییر است.

2. نیاز به تغییر (Desire for Change):

   در این مرحله، افراد باید متوجه شوند که تغییر برای آنها چه فوایدی خواهد داشت و چگونه به آنها کمک خواهد کرد. ایجاد انگیزه و تشویق به شرکت در فرآیند تغییر از اهمیت بسیاری برخوردار است.

3. دانش (Knowledge):

   در این مرحله، افراد باید دانش لازم برای انجام تغییرات را بدست آورند. این شامل آموزش، آموزش‌های مرتبط و ارائه اطلاعات کافی در مورد روش‌ها و فرآیندهای جدید است.

4. توانایی (Ability):

   در این مرحله، افراد باید توانایی لازم برای اجرای تغییرات را داشته باشند. این شامل تمرین، تقویت مهارت‌ها و ارائه فرصت‌های عملی برای تجربه و استفاده از مهارت‌های جدید است.

5. تثبیت (Reinforcement):

   در این مرحله، تلاش برای تثبیت تغییرات انجام می‌شود تا افراد از راهنمایی و حمایت مستمر برخوردار شوند و تغییرات به طور مداوم و پایدار اجرا شوند.

میزان محبوبیت: بسیار محبوب؛ به دلیل تمرکز بر عوامل فردی و رویکرد ساده و قابل اجرای آن برای تغییرات فردی.

چگونگی استفاده از این مدل:

– شناسایی و تجزیه و تحلیل نیازمندی‌های تغییر: ابتدا باید نیازهای تغییر را شناسایی و تجزیه و تحلیل کرد.

– تدوین و ارائه برنامه آموزشی: برنامه‌های آموزشی مورد نیاز برای ارتقاء دانش و مهارت افراد تدوین و ارائه شود.

– ارائه حمایت و تشویق: افراد باید به طور مداوم حمایت و تشویق شوند تا از موفقیت تغییرات اطمینان حاصل کنند.

– ارزیابی و بازخورد: نتایج و پیشرفت تغییرات باید به دقت ارزیابی شود و بازخوردهای لازم به افراد ارائه شود.

با اجرای مراحل مدل ADKAR، سازمان می‌تواند فرآیند تغییر را بهبود داده و موفقیت بیشتری در اجرای تغییرات داشته باشد.

مدل کون‌پر:

مدل کون‌پر یک مدل معتبر در مدیریت تغییر است که بر تغییرات ساختاری سازمان تمرکز دارد. این مدل توسط وینسنت کون‌پر ارائه شده است و شامل سه مرحله اصلی است که برای تغییرات ساختاری لازم است. در ادامه، به شرح هر یک از این مراحل و چگونگی استفاده از آنها می‌پردازیم:

مراحل:

1. خرد کردن (Breaking):

   در این مرحله، سازمان نیاز دارد که ساختارهای موجود خود را تحلیل و بررسی کند. این شامل شناسایی نقاط ضعف و موارد نیاز به تغییر در ساختار سازمانی می‌شود. به عبارت دیگر، در این مرحله، اجزایی از ساختار که نیاز به تغییر دارند، شناسایی می‌شوند و از بین برده می‌شوند.

2. بازشکل دادن (Reforming):

   در این مرحله، سازمان به بازشکل دادن ساختار خود می‌پردازد. این شامل طراحی و ایجاد ساختار جدید سازمانی برای ارتقاء به وضعیت مطلوب‌تر و بهبود عملکرد می‌باشد. این مرحله شامل انجام تغییرات ساختاری، شناسایی و ایجاد سازوکارها و فرآیندهای جدید می‌شود.

3. تثبیت (Consolidation):

   در این مرحله، سازمان باید اطمینان حاصل کند که تغییرات به طور پایدار و موفقیت‌آمیز اجرا شده‌اند. این شامل تثبیت و استقرار ساختار جدید و اطمینان حاصل کردن از تطبیق اعضای سازمان با تغییرات می‌شود.

چگونگی استفاده از این مدل:

– تحلیل ساختار سازمانی: ابتدا باید ساختار موجود سازمان را تحلیل کرده و نقاط ضعف و نیازمندی‌های تغییر را شناسایی کنید.

– طراحی ساختار جدید: با بررسی نیازمندی‌ها و اهداف سازمان، ساختار جدیدی را طراحی کنید که به بهبود عملکرد و تطابق با محیط خارجی کمک کند.

– اجرای تغییرات: برنامه‌ریزی و اجرای تغییرات مورد نیاز در ساختار سازمانی را انجام دهید، از جمله تغییرات در سلسله مراتب، فرآیندها و وظایف.

– ارزیابی و تثبیت: اطمینان حاصل کنید که تغییرات به طور موفقیت‌آمیز اجرا شده‌اند و به پایداری و استقرار در سازمان اطمینان حاصل کنید.

میزان محبوبیت: متوسط؛ به دلیل تمرکز بر ساختار و نیاز به تغییرات گسترده در سازمان.

با استفاده از مدل کون‌پر، سازمان می‌تواند به طور موثرتری به تغییرات ساختاری پاسخ دهد و به موفقیت بیشتری در اجرای تغییرات دست یابد.

مدل Lewin:

مدل Lewin یکی از مدل‌های پرکاربرد و معروف در زمینه مدیریت تغییر است که توسط کرت لوین ارائه شده است. این مدل بر اساس سه مرحله اصلی تغییر متمرکز است که به عنوان “مدل یخ‌شکنی” هم شناخته می‌شود. در ادامه، به شرح هر یک از این مراحل و چگونگی استفاده از آنها می‌پردازیم:

مراحل:

1. تعریف مسئله (Unfreezing):

   در این مرحله، ابتدا باید فرایندی را برای رهایی از الگوها و رفتارهای فعلی که مانع تغییر می‌شوند، ایجاد کنید. این شامل شناسایی و تشخیص نقاط مشکل و نیازمند تغییر در سازمان است. باید اعضای سازمان با تحلیل و درک نیازمندی‌های تغییر آماده شوند.

2. تغییر (Changing):

   در این مرحله، تغییرات مورد نیاز در سازمان اعمال می‌شود. این شامل اجرای تغییرات مورد نیاز در ساختار، فرآیندها، فرهنگ سازمانی و سایر جنبه‌های مرتبط است. باید اعضای سازمان با نوآوری و اجرای تغییرات آشنا شوند و در فرآیند تغییرات فعالیت داشته باشند.

3. ثبات (Refreezing):

   در این مرحله، تغییرات جدید به عنوان بخشی از جدیدترین شکل سازمان تثبیت می‌شوند. این شامل ایجاد و تقویت ساختارها، فرآیندها و الگوهای جدید است که برای پایداری و استقرار تغییرات طراحی شده‌اند. باید اعضای سازمان با تثبیت و تقویت تغییرات جدید در سازمان همکاری کنند.

میزان محبوبیت: متوسط؛ به دلیل سادگی اجرایی ولی نیاز به برخوردهای متمرکز و پیوسته.

چگونگی استفاده از این مدل:

– شناسایی نیازمندی‌های تغییر: ابتدا باید نیازمندی‌های تغییرات مورد نیاز در سازمان را شناسایی و تعریف کنید.

– ایجاد برنامه عمل: برنامه‌ای را برای رهایی از الگوها، ایجاد تغییرات مورد نیاز و تثبیت تغییرات جدید طراحی کنید.

– اجرای برنامه: اقدامات لازم برای اعمال تغییرات مورد نیاز را اجرا کنید و تغییرات را در سازمان اعمال کنید.

– ارزیابی و تقویت: نتایج و پیشرفت تغییرات را ارزیابی کرده و از بازخوردهای دریافتی استفاده کرده و نیازمندی‌های تغییرات را بهبود بخشید.

با استفاده از مدل Lewin، سازمان می‌تواند به طور موثرتری به تغییرات پاسخ دهد و به موفقیت بیشتری در اجرای تغییرات دست یابد.

مدل McKinsey 7S:

مدل McKinsey 7S یکی از مدل‌های معروف در زمینه مدیریت و استراتژی سازمانی است که توسط مشاوره مدیریت معروف McKinsey & Company ارائه شده است. این مدل بر ایده‌ای از هماهنگی اجزای مختلف سازمان برای دستیابی به اهداف و استراتژی‌های مورد نیاز تمرکز دارد. نام 7S به اشاره به هفت عامل مختلفی است که برای تعریف و توصیف یک سازمان استفاده می‌شود و از طریق آنها می‌توان عناصر کلیدی سازمان را شناسایی و مدیریت کرد. در ادامه، به شرح هر یک از این عناصر و چگونگی استفاده از آنها می‌پردازیم:

مراحل:

1. استراتژی (Strategy):

   این عنصر شامل راهبردهای کلی سازمان برای دستیابی به اهداف مشخص است. استراتژی‌های سازمان باید با ماموریت، اهداف و محیط خارجی هماهنگی داشته باشند.

2. ساختار (Structure):

   ساختار سازمانی شامل تقسیمات و وظایف سازمان، سلسله مراتب و روابط سازمانی است. این عنصر نشان‌دهنده چگونگی تقسیم وظایف، مسئولیت‌ها و توزیع قدرت در سازمان است.

3. سیستم‌ها (Systems):

   این عنصر شامل فرآیندها، روش‌ها و فرایندهایی است که برای اجرای کارها و فعالیت‌های سازمان استفاده می‌شود. این شامل سیستم‌های اطلاعاتی، مالی، عملیاتی و مدیریتی است.

4. مهارت‌ها (Skills):

   مهارت‌ها نشان‌دهنده توانایی‌ها، دانش و تجربه‌هایی است که افراد در سازمان دارند. این شامل مهارت‌های فنی، مدیریتی و بین فردی است که برای اجرای استراتژی‌های سازمانی لازم است.

5. استعدادها (Staff):

   این عنصر شامل افراد و نیروی انسانی سازمان است. تطابق نیروی انسانی با نیازهای سازمان، توانمندی‌ها و مهارت‌های مورد نیاز برای دستیابی به اهداف استراتژیک مهم است.

6. سبک‌های رهبری (Style):

   سبک‌های رهبری شامل روش‌ها و نحوه‌هایی است که رهبران سازمان اعمال می‌کنند. این شامل سبک‌های مدیریتی، ارتباطات، تصمیم‌گیری و انگیزش است.

7. مدل‌های ارزیابی (Shared Values):

   این عنصر نشان‌دهنده ارزش‌ها، باورها و فرهنگ سازمانی است. این می‌تواند بیانگر اهداف، اولویت‌ها و انگیزه‌هایی باشد که سازمان را رهبری می‌کند.

میزان محبوبیت: بالا؛ به دلیل ارائه دیدگاه چند جانبه برای مدیریت تغییر و ارتباط و تعامل بین اجزای سازمان.

چگونگی استفاده از این مدل:

– شناسایی و تحلیل عناصر 7S: ابتدا باید هر یک از عناصر 7S را شناسایی و تحلیل کنید.

– ایجاد هماهنگی بین عناصر: باید اطمینان حاصل کنید که هر یک از عناصر به طور موثر با یکدیگر هماهنگ شده‌اند و با یکدیگر تناسب دارند.

– اجرای تغییرات مورد نیاز: بر اساس تحلیل 7S، اقدامات لازم برای بهبود هر یک از عناصر و ایجاد هماهنگی بیشتر بین آنها را انجام دهید.

– مانیتورینگ و ارزیابی: نتایج اقدامات را مانیتور کرده و ارزیابی کنید تا اطمینان حاصل کنید که سازمان بهبود یافته و هماهنگ‌تر شده است.

با استفاده از مدل McKinsey 7S، سازمان می‌تواند به طور جامعتری عناصر کلیدی خود را شناسایی کرده و برای دستیابی به اهداف و استراتژی‌های مورد نیاز، اقدامات موثرتری را انجام دهد.

×××

این مدل‌هایی که نام برده شد به صورت مستقیم در فرآیندهای مدیریت تغییر در ITIL مورد استفاده قرار نمی‌گیرند.

. ITIL به عنوان یک چارچوب مرجع برای مدیریت خدمات فناوری اطلاعات شناخته می‌شود، اما مدل‌های مدیریت تغییر مانند Kotter، ADKAR، Lewin و McKinsey 7S به عنوان روش‌ها و مدل‌هایی برای مدیریت تغییرات سازمانی در کلیه‌ی زمینه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند، از جمله در محیط‌هایی که از فرآیندهای ITIL استفاده می‌کنند.

در عمل، سازمان‌ها ممکن است از این مدل‌ها به عنوان راهنمایی برای اجرای موفق تغییرات در فرآیندهای ITIL استفاده کنند. به عنوان مثال، مدل Kotter می‌تواند به عنوان یک چارچوب برای ایجاد آگاهی، ایجاد انگیزه، و اجرای تغییرات در فرآیندهای ITIL مورد استفاده قرار گیرد. همچنین، مدل ADKAR می‌تواند به عنوان یک روش برای شناسایی و مدیریت تغییرات فردی در طول پیاده‌سازی فرآیندهای ITIL مفید باشد.

در نهایت، انتخاب بهترین مدل برای مدیریت تغییرات در فرآیندهای ITIL بستگی به ویژگی‌ها و نیازهای خاص سازمان، محیط کاری، و مسائل موجود دارد. ولی بطور اخص در فرآیندهای مدیریت تغییر در ITIL، دو مدل اصلی برای مدیریت تغییرات وجود دارد:

مدل RACI و مدل تغییر P-D-C-A (Plan-Do-Check-Act).

۱. مدل RACI (Responsible, Accountable, Consulted, Informed):

   این مدل برای تعیین نقش و مسئولیت افراد در فرآیند مدیریت تغییرات استفاده می‌شود. به افراد نقش‌های مشخصی اختصاص داده می‌شود:

   – مسئول (Responsible): افرادی که وظیفه انجام کار را دارند.

   – مسئول‌یت‌پذیر (Accountable): افرادی که مسئولیت نهایی برای تصمیم‌گیری در مورد تغییر را دارند.

   – مشاور (Consulted): افرادی که باید در مورد تغییر مشورت شود.

   – مطلع (Informed): افرادی که باید از پیشرفت تغییر مطلع شوند.

۲.  مدل تغییر P-D-C-A (Plan-Do-Check-Act):

   این مدل بر اساس چهار مرحله اصلی اقدام می‌کند:

   – برنامه‌ریزی (Plan): برنامه‌ریزی برای تغییر را تدوین می‌کند.

   – انجام (Do): تغییر را اجرا می‌کند.

   – بررسی (Check): پس از اجرای تغییر، نتایج و عملکرد آن را بررسی می‌کند.

   – عمل (Act): براساس نتایج بررسی، تغییرات لازم را اعمال می‌کند و بهبودهای مورد نیاز را ایجاد می‌کند.

بهترین مدل برای اثربخشی در مدیریت تغییر در ITIL بستگی به نوع و اندازه سازمان، فرآیندهای موجود و نیازهای خاص آن دارد. معمولاً مدل RACI  برای تعیین نقش‌ها و مسئولیت‌ها و مدل تغییر P-D-C-A برای اجرای و بررسی تغییرات مورد استفاده قرار می‌گیرد. اما هر سازمان ممکن است نیازهای خاص خود را داشته باشد که مدل مناسب برای آن متفاوت باشد.

نتیجه‌گیری:

مدیریت تغییر یک چالش بزرگ برای سازمان‌ها است، اما با استفاده از مدل‌های مناسب و قابل اجرا، این چالش قابل مدیریت خواهد بود. با انتخاب مدل مناسب، سازمان‌ها می‌توانند فرآیند تغییر خود را بهبود دهند و به روز رسانی‌های لازم را برای پیشرفت و رشد مداوم انجام دهند.

مدانت
مدانت
شرکت‌ مدانت از برندهای محبوب فناوری‌ اطلاعات و ارتباطات در حوزه‌ی آموزش، پیاده‌سازی و عرضه ابزار ITIL، تجارت آنلاین، تحول دیجیتال و ارایه‌‌کننده‌ی محصولات مدیریتی تحت‌وب در ایران است. این مقاله‌ی آموزشی منحصراً مربوط به مدانت بوده و برای نخستین بار توسط این شرکت برای شما تولید و منتشر شده.
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

حل معادله *

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: نیازی به کپی نیست همه چیز در دیدرس شماست
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x