نبود مدیریت مشکل
در نهایت سیل به راه افتاده بود، در برخی نقاط تلفاتی به بار آورد و خسارات زیادی وارد کرد. فهمیدیم بارش ها روز به روز افزایش یافته و هواشناسی هم مکرر و با جدیت پا به میان گذاشته و هشدارها را بصورت تاکیدی و جدی و هر لحظه ارایه می کند از گوشه و کنار اتفاقات و مرگ و میر و خرابی های سیل به گوش می رسید سیل فراگیر شده! این یعنی مدیریت مشکل در ایران وجود ندارد! چرا که از تکرار رخدادها در سیل گلستان و سایر نقاط، اطلاع رسانی های بیشتر و تمهیدات لازم می شد جلوی تکرار خسارات را با استفاده از مدیریت مشکل گرفت. اما از اولین رخدادهای مرتبط با خرابی های سیل، سازمان مدیریت بحران، تلاش و انرژی خود را بر روی مناطق و رخدادهای آنها گذاشت و درگیر رخدادهای مربوط به هر شهر شد، زمان، هزینه و عدم مدیریت یکپارچه و نقطه به نقطه سبب شد تا تیم های امداد بر یک نقطه متمرکز شوند و از نقطه دیگری غافل! همین شد که جای جای کشور غرق سیلاب شد و قدرت تیم های امداد کم و کمتر... حتی در نقاطی که متمرکز هم شده بودند دیگر کار از کار گذشته بود و فقط آب را از جایی به جایی دیگر هدایت می کردند و عملا خروج آب میسر نشد.
نبود مدیریت تغییر
مجوزات غیرقانونی ساخت و ساز در بستر رودخانه ها و مسیل ها، ساخت و ساز در کنار رودخانه ها (فقط با پرداخت جریمه!) تبدیل بستر رودخانه ها به جاده و هتل و.. همه و همه نشان از نبودن مدیریت تغییر در کلیه ارکان حکومتی مملکت دارد فاجعه سیل دروازه قرآن شیراز نمونه بارزی از فقدان مدیریت تغییر است، ورودی شهر شیراز با از بین رفتن بستر رودخانه خشک شده و تبدیل آن به یک جاده ورودی زیبا، بسیار شهر را چشم نوازتر کرده بود اما دریغ از قدری کارشناسی دریغ از قدری رعایت مدیریت تغییر...
قطعا برنامه و هدف شهردار شیراز اگر به دیده مثبت نگاه کنیم این بود: "تغییر بستر رودخانه به جاده برای ساخت هتل ها و تقویت گردشگری و زیبایی بصری شهری"
اما این تغییر فقط به ظاهر زیبا بود و بی شک، این تغییر در هنگام ثبت، به تایید هیات مشاورین تغییر یا نظرات کارشناسی درست نرسیده و یا اگرهم رسیده با برخی زد و بندهای داخلی رفع رجوع شده، بنابراین می تواند نتیجه گرفت که آنها بدون تایید افراد خبره ی کار، پروژه را خودسرانه انجام داده اند.
شبیه تمامی تغییرات بظاهر خوب و امنیتی در فناوری اطلاعات، این تغییر نیز فقط بظاهر خوب بود اما در عمل کارایی لازم را از دست داد.
داشتن تفکر ITIL در مدیریت و ارایه خدمت بی شک می تواند رهگشای بسیاری از گره ها شود و شدت بسیاری از مصائب را با آن کاهش داد. بنابراین اگر مسئولین خود را خدمتگزار مردم می دانند بی شک از شبیه تکنسین های میزخدمت انفورماتیک هستند که لازم است تا با هوشیاری لازم با استفاده از ابزارهای پیشرفته مانیتورینگ پیش از همه از رخدادها مطلع شوند، مدیریت حادثه بهتری داشته باشند، با جلوگیری ار حوادث تکراری در گوشه کنار، و نرخ تکرار آنها، مدیریت مشکل مطلوبی ارایه کنند و با اعمال تغییرات بهینه و استفاده از شایسته سالاری و پرهیز از رانت و سواستفاده های شخصی و گروهی، مدیریت تغییر زیباتری به نمایش بگذارد و همواره در بهبود خدمات و خدمت رسانی به مردم (کاربران) بکوشند.
در هر صورت اگر به دنبال عدم تکرار چنین رخدادهایی هستیم "بهبود مستمر" می تواند رویه ای صحیحی باشد. فرهنگ سازی کشور در مواجهه شدن با حوادث طبیعی و انسانی، فرهنگ سازی نگاه مدیران و مسئولین کشور به مدیریت بهینه خدمات سبب می شود تا بهبود مستمر همواره به دست آید تا شاهد آسیب های کمتری شویم. بهرحال باید درس لازم را گرفت برای جبران!
مهمترین دلایل عدم مدیریت صحیح بلایای طبیعی در کشور :
- نبود ابزارهای حرفه ای مانیتورینگ (ابزارهای دقیق سنجش و اندازه گیری و اعلام گسترده هشدار بطور خودکار)
- نبود مدیریت رخداد
- نبود مدیریت مشکل
- نبود مدیریت تغییر
- نبود معیارهای سنجش ریسک
- نبود معیارهای سنجش تاثیر
- نبود بهبود مستمر
در نهایت می تواند نتیجه گرفت که اگر سازمان مدیریت بحران، هواشناسی و ... تفکر ITIL-ی داشته باشند دچار چنین فاجعه های تلخی نخواهیم شد.
[…] استفاده از مدیریت مشکل برای جلوگیری از سیل! […]
[…] استفاده از مدیریت مشکل برای جلوگیری از سیل! […]