سناریو ۱
یک سازمان قصد خرید یک نرم افزار بنام "دشبورد مدیریت شبکه "دارد، بی آنکه دقیقا ریز نیازمندی سازمان را درک و مطرح کنند در درخواست های خرید خود، فقط به خرید" یک نرم افزار مدیریت شبکه!" اشاره می کنند. فرض کنیم دو شرکت در این مناقصه حضور به هم رساندند شرکت ارایه دهنده A یک صفحه گرافیکی با چند تا چارت از وضعیت شبکه که مفهوم "دشبورد مدیریت شبکه " را هم می رساند، پیشنهاد می کند و شرکت B یک نرم افزار قدرتمند که پوشش چند صد قابلیت گسترده را با همان مفهوم دارد ارایه می کند بی شک رقم شرکت A بسیار پایین تر است چون نرم افزار شرکت A فقط معنای یک نیاز را یدک می کشد.
و قطعا طبق سیاست های مالی سازمان، انتخاب، همان شرکت A خواهد بود!
ایراد اصلی: خرید یک ابزار ناکارآمد!
که به قول انگلیسی ها "من آنقد پول دار نشدم که جنس ارزان بخرم!" چراکه یک خرید نامرغوب و ارزان، شما را به هزینه کردهای بیشتری سوق می دهد بنابراین سازمان پس از مدت کوتاهی باید بازهم برای خرید یک مورد بهتر، هزینه کند همین موضوع یکی از پُتک هایی است که مدیریت ارشد بر سر مدیران فناوری اطلاعات می زنند.
چراکه کسانی که به دنبال کالای نامرغوب و ارزان قیمت هستند در حقیقت یک کالا نامرغوب و گرانقیمت را به شکل اقساط خریداری کرده اند! با بررسی هوشمندانه همیشه خریدی دلچسب داشته باشیم تا مجبور به دوباره هزینه کردن نشویم.
معایب این سناریو:
- سازمان نرم افزاری خریده که اصلا کارایی لازم را ندارد.
- سازمان به چیزی که میخواهد نمی رسد و برای تهیه آنچه نیاز دارد مجدد هزینه می کند.
- اعتماد سازمان ها به همه شرکت های ارایه کننده فناوری از بین می رود.
سناریو ۲
یک سازمان قصد خرید یک نرم افزار بنام "دشبورد مدیریت شبکه Microsoft"دارد، این بار دقیقا اسم برند یا ارایه کننده محصول را به وضوح مطرح می کند در درخواست های خرید خود، به خرید" یک نرم افزار مدیریت شبکه Microsoft " اشاره می کنند.
این بار شرکت ارایه دهنده A نرم افزار" دشبورد مدیریت شبکه Microsoft " را ارایه می کند به شکل محدود که ارزان تر است و شرکت B همین نرم افزار را به صورت یکپارچه و گسترده ارایه می کند که گرانتر است.
قطعا طبق سیاست های مالی سازمان، بازهم انتخاب، همان شرکت A خواهد بود!
ایراد اصلی: خرید یک ابزار محدود باتوجه به عدم طرح نیازسنجی دقیق، مشمول هزینه های مکرر برای استفاده بیشتر خواهد شد در این حال که خیلی هم در ایران مرسوم است ابتدا سرویس دهنده ها با حداقل مبلغ به یک سازمان ورود می کنند و بطور مداوم آن سازمان را می دوشند! و سازمان پس از مدت کوتاهی باید بازهم برای خرید ماژول و یا خدمات بیشتر در ارتباط با یک نیازمندی! مرتبا باید هزینه کند همین موضوع یکی دیگر از پُتک هایی است که مدیریت ارشد بر سر مدیران فناوری اطلاعات می زنند. چراکه عدم ارزیابی دقیق از ریز نیازمندی ها سبب هزینه های بیشتر می شود.
معایب این سناریو:
- سازمان نرم افزاری خریده که مرتبا برای استفاده بیشتر و یا امکانات بیشتر باید هزینه کند.
- شرکت ها و افراد سودجو به سازمان ها افزایش می یابد.
- ارزش واقعی ارایه خدمات در سطح شرکت های ارایه کننده به شدت کاهش پیدا می کند.
- افزایش رانت و رقابت ناسالم پدیدار می شود.
- گاها بر سر این رانت ها و رقابت های ناسالم پرسنل فریب خورده، شناسایی و سبب از دست رفتن کارشان می شوند
- سازمان به چیزی که میخواهد در نهایت با هزینه بسیار سرسام آوری دست می یابد.
- معمولا سازمان از دوشیده شدن بسیار به تنگ می آید و در سال دوم از خرید محصول/خدمت از شرکت ارایه کننده برای همیشه خداحافظی می کنند.
- توجیه مدیریت ارشد برای خرید خدمات یا امکانات بیشتر بر روی یک خریدی که قبلا انجام شده به شدت سخت می شود.
- در نهایت پس از اتمام قرارداد، سازمان به سراغ راهکار دیگری می رود.
ادامه مطلب در صفحه بعد…