نتیجه گیری
مشکلات خود را همواره ثبت و درج کنید: اطمینان حاصل کنید که برای حوادث تکراری و برای حوادث مهم، مشکلات را وارد کرده اید. گزارش های مشکل "۵ یا ۱۰ مشکل برتر" را ایجاد کنید تا روی بالاترین مشکلات بااولویت توجه کنید.
روی راه حل های کار تمرکز کنید، نه دلایل اصلی بروز مشکل: هفته ها را صرف تجزیه و تحلیل دلایل اصلی مشکل صرف نکنید در حالی که کسب و کار و مشتریان در حال رنج هستند. تلاشهای اولیه را بر شناسایی حوادث مربوط به مشکل و اقدامات بهبودی متمرکز کنید.
روی فرصت های بهبود تمرکز کنید ، نه مقصر: هر مشکلی چندین دلیل مشترک دارد و نه یک دلیل اصلی. هر یک از این دلایل می تواند فرصتی برای پیشرفت داشته باشد. مردم هرگز علت اصلی یک حادثه نیستند.
با یکی از تکنیک های تجزیه و تحلیل آشنا باشید و آنرا به کارکنان فناوری آموزش دهید: افراد فنی باید یاد بگیرند که چگونه مشکلات را تحلیل کنند. این به طور خودکار با تجربه و دانش فنی آنها حاصل نمی شود لازم است فرصتهایی برای دریافت آموزش رسمی و آشنایی آنها با تکنیک ها و روشهای حل مسئله مهیا کنید تا مهارتهای آنها افزایش یابد.
معیارهای مدیریت مشکل در کسب و کار را تعریف کنید: معیارها باید رفتار مورد نیاز افرادتان را در جهت درست هدایت کند و همچنین به شما در درک چگونگی عملکرد فرآیند مشکل و برآورده کردن نیازهای تجاری کمک کند. زمان ریشه یابی یک معیار بسیار بد برای مدیریت مسئله است. مواردی را که برای مشتریان مهم است اندازه گیری کنید.
[…] مطلب مرتبط: چرا مدیریت مشکل، مشکل است؟ […]
[…] چرا مدیریت مشکل، مشکل است؟ […]
[…] چرا مدیریت مشکل، مشکل است؟ […]