مربع جادویی گارتنر

تعاریف معیارهای ارزیابی

گفتیم که معیارهای اندازه‌گیری و ارزیابی ارائه‌دهندگان فناوری بر ۲ محور استوار است که هرکدام دارای مجموعه‌ای از شاخص‌ها یا معیارهای کوچک‌تر هستند:

1. توانایی اجرایی ability to execute
2. دید کلی completeness of vision

1. معیارهای ارزیابی: توانایی اجرایی ability to execute

معیارهایی برای تعیین هدف محور y یا " توانایی اجرایی " شامل موارد زیر است:

محصول/خدمات: کالاهای اصلی و خدمات ارائه‌شده توسط فروشنده برای بازار تعریف‌شده. این شامل قابلیت‌های محصول / خدمات فعلی، کیفیت، مجموعه ویژگی‌ها، مهارت‌ها و غیره است.

رضایت کلی: شامل ارزیابی سلامت مالی سازمان می‌باشد، موفقیت مالی و عملی واحد تجاری، و احتمال اینکه واحدهای تجاری انفرادی به سرمایه‌گذاری در محصول ادامه دهند، و این علاوه بر توسعه محصول سبب تولید مجموعه محصولات مرتبط در سازمان می‌شود.

اجرای فروش/قیمت‌گذاری: قابلیت‌های فروشنده در تمام فعالیت‌های پیش‌فروش و ساختار که از آن‌ها پشتیبانی می‌کند. این شامل مدیریت معاملات، قیمت‌گذاری و مذاکره، پیش‌فروش، پشتیبانی و اثربخشی کلی کانال فروش می‌باشد.

پاسخگویی در بازار: توانایی پاسخ دادن، تغییر مسیر، انعطاف‌پذیری و دستیابی به موفقیت رقابتی به‌عنوان فرصت‌های توسعه، رقبا عمل می‌کند، نیازهای مشتری تکامل و تغییر دینامیک بازار. این معیار همچنین تاریخچه پاسخ‌دهندگان را در نظر می‌گیرد.

بازاریابی اجرایی: شفافیت، کیفیت، خلاقیت و کارایی برنامه‌های طراحی‌شده برای تحویل پیام سازمان و تأثیر بر بازار، ترویج نام تجاری و برند کسب‌وکار، افزایش آگاهی از محصولات و ایجاد شناسایی مثبت با محصول / نام تجاری و سازمان در ذهن خریداران این "سهم ذهن" را می‌توان با ترکیبی از تبلیغات، طرح‌های تبلیغاتی، رهبری فکر، سخن گفتن از دهان و فعالیت‌های فروش هدایت کرد.

تجربه مشتری: روابط، محصولات و خدمات / برنامه‌هایی که مشتریان را قادر می‌سازد تا موفق به ارزیابی محصولات شوند. به‌طور خاص، این شامل راه‌هایی است که مشتریان پشتیبانی فنی یا حساب پشتیبانی را دریافت می‌کنند. این همچنین می‌تواند شامل ابزارهای جانبی، برنامه‌های پشتیبانی مشتری (و کیفیت آن)، در دسترس بودن گروه‌های کاربری، موافقت‌نامه‌های سطح خدمات یا SLA و غیره باشد.

عملیات: توانایی سازمان برای رسیدن به اهداف و تعهداتش. عوامل عبارت‌اند از: کیفیت ساختار سازمانی، مهارت‌ها، تجارب، برنامه‌ها، دستگاه‌ها و وسایل نقلیه دیگر که باعث می‌شود سازمان به‌طور مؤثر و به‌طور مداوم کار کند.

2. معیارهای ارزیابی: دید کلی completeness of vision

معیارهایی برای تعیین هدف محور x یا "دید کامل" شامل موارد زیر است:

درک بازار: توانایی فروشنده برای درک نیازها و نیازهای خریداران و تبدیل آن‌ها به محصولات و خدمات است. فروشندگانی که بالاترین درجه شناخت و درک را نشان دهند، به خواسته‌ها و نیازهای خریداران احترام می‌گذارند و می‌توانند باکسانی که با چشم‌اندازهایی را شکل دهند یا تقویت کنند. همکاری می‌کنند.

استراتژی بازاریابی: مجموعه‌ای واضح و متمایز از پیام‌ها که به‌طور مداوم در سراسر سازمان و از طریق وب‌سایت، تبلیغات، برنامه‌های مشتری و اظهاراتی که از طریق ارتباط برقرار می‌شود.

استراتژی فروش: استراتژی برای فروش محصولات در شبکه مناسب فروش، بازاریابی، خدمات و ارتباطات مستقیم و غیرمستقیم استفاده می‌کند که گستره و عمق بازار، مهارت‌ها، تخصص، فن‌آوری‌ها، خدمات و مشتری را گسترش می‌دهد.

استراتژی عرضه (محصول): رویکرد فروشندگان به توسعه و تحویل محصول که بر تمایز، عملکرد، روش‌شناسی و مجموعه ویژگی‌ها تأکید دارد، زیرا آن‌ها نقشه راه برای نیازهای فعلی و آینده دارند.

مدل کسب‌وکار: صدا و منطق مبنای کسب‌وکار فروشنده.

استراتژی عمودی / صنعت: استراتژی فروشنده برای هدایت منابع، مهارت‌ها و پیشنهاد‌ها برای پاسخگویی به نیازهای خاص بخش‌های مختلف بازار، ازجمله بازارهای عمودی.

نوآوری: طرح‌بندی مستقیم، مرتبط سازی، مکمل و هم‌افزایی منابع، تخصص یا سرمایه برای سرمایه‌گذاری، تثبیت، اهداف دفاعی یا پیشگیرانه.

استراتژی جغرافیایی: استراتژی فروشنده برای هدایت منابع، مهارت‌ها و پیشنهاد‌ها برای پاسخگویی به نیازهای خاص جغرافیایی خارج از "محل فعلی" یا جغرافیای بومی، به‌طور مستقیم یا از طریق شرکای، کانال‌ها و شرکت‌های تابعه به‌عنوان مناسب برای این جغرافیا و بازار.

ادامه مطلب در صفحه بعد…