از آنجایی که تاثیر مشکلات و فشارهای اقتصادی بر مردم به وسعت کل کشور است پس هرگونه تغییری که در بالا قید شد می تواند از ریسک بسیاری برخوردار هم باشد اما با نگاهی به گذشته خود و بسیاری از کشورهای جهان می توان بخوبی درک کرد که آیا انجام این تغییر، کار درستی است یا خیر... آیا کمیته های هیات مشاورین تغییر مرتبط و مناسب برای این تغییرات در نظر گرفته شده یا نه!؟ آیا ریسک این تغییرات به درستی اندازه گیری شده یا نه!؟ آیا تاثیر این تغییر در یک سال است یا سالهای متمادی کشور را درگیر خود خواهد کرد۱؟ آیا خطر این تغییر برای یک قشر کوچک جامعه است یا تمام کشور را در بر می گیرد؟ آیا یک رفراندوم (همه پرسی) از مردم را می توان بعنوان یک کمیته تغییر در نظر داشت!؟
همه این پرسش ها می توان ما را به سوی یک تغییر آگاهانه پیش ببرد به نحوی که کمترین ریسک و بیشترین بازدهی را داشته باشد کما اینکه رسیدن به نتایج یک تغییر، نتایج مطلوب دیگری هم در رعصه های مختلف به همراه خواهد داشت! اگرچه ممکن است خرابی هایی نیز ناشی از اجرای تغییر رخ بدهد اما در هر صورت ارتقای نظام سلامت اقتصاد یک کشور امری بسیار مهم است و در جامعه ای که اقتصاد ضعیف است ووقع جرم نیز افزایش دارد، وقوع جرم در میان انسانها امری بعید نیست اگر کشوری با مدیریت صحیح قدم بردارد بی شک از بسیاری از آسیب های اجتماعی مصون خواهد ماند.
- رسیدگی به موقع به پرونده ها ( مدیریت حوادث)
- یافتن علل افزایش وقوع یک جرم و ارایه راهکارهای لازم فوری (مدیریت مشکل منفعلانه)
- ایجاد تغییرات در سیاست ها برای عدم وقوع مشکلات و یا بهبود وضعیت (مدیریت تغییر)
هر کدام می تواند مثمر ثمر واقع گردد اما اگر کشور مدیریت مشکل از نوع پیشگیرانه را در دستور کار خود قرار دهد جامعه ای سالم تر خواهیم داشت.
اگر مدیریت مشکل، پیشگرانه نباشد هزینه های رسیدگی به جرائم و تغییرات پر ریسک! به شدت افزایش خواهد یافت که همین امر سبب افزایش نارضایتی مردم از حکومت، جرم و جنایت بیشتر، وقوع انقلاب ها و اعتراضات و در نهایت کاهش رشد اقتصادی و از بین رفتن نظام سلامت خانواده می گردد..
شاید در کشور ما انگیزه، نیرو و انرژِی کافی بازدارنده ای برای پیشگیری از وقوع این مشکلات ممکن است وجود نداشته باشد اما می توان با فرهنگ سازی های چند ده ساله عدم تعرض به اموال دیگران را در هر شرایطی که افراد جامعه در آن قرار دارند را در ذهن آنها جا انداخت شبیه کشورهای پیشرفته ای نظیر ژاپن... و یا با یک برخورد تهاجمی و با رعب و وحشت جلوی وقوع چنین پیامدی را گرفت نظیر: قطع کردن دست در عربستان... اما در کل چه آن کشورها فرهنگ سازی کرده باشند و یا چه با رعب و حشت جلوی این آسیب اجتماعی را می گیرند در هر صورت آنها مدیریت مشکل از نوع پیشگیرانه را بخوبی توانسته اند پیش ببرند...
و در این کار موفق هستند ...اگرچه آمارهای رسمی از سرقت در جهان منتشر نشده اما وضعیت ایران چندان هم وخیم نیست و نسبت به برخی کشور از جایگاه بسیار خوبی برخوردار است که اهم این موضوع ریشه در سنت بومی و اصالت خانواده های ایرانی دارد اما در کل میانگین سرقت در کشور نسبت به جهان در حد متوسط است که اگر برای آن فکری نشود به وخامت روی خواهد نهاد...
در هر صورت مدیران ارگان های نظامی، قضایی و سیاسی کشور، با رویکرد به روش ها و استفاده از چارچوب ITIL بخوبی می توانند بر بیشتر مشکلات بخصوص پیامدهای آسیب اجتماعی فائق آیند ITIL به آنها کمک می کند تا درک درستی از حوادث داشته باشند، آنها را بصورت ریشه ای بررسی و برای عدم تکرار بهترین تغییرات را در سطح کلان و یا جز ارایه کنند.. تا همواره به خلق ارزش در جامعه امیدوار باشیم..
پاک دست بودن یک ارزش است! سرقت یکی از آسیب های اجتماعی است و جرائم بسیاری می توانیم آن را برای تمامی آسیب های دیگر جامعه هم تعمیم دهیم
هادی احمدی
[…] نقش چارچوب ITIL و مدیریت حوادث در مهار آسیب های اجتماعی […]
[…] نقش چارچوب ITIL و مدیریت حوادث در مهار آسیب های اجتماعی […]
[…] نقش چارچوب ITIL و مدیریت حوادث در مهار آسیب های اجتماعی […]