هدف اولیه از اجرای هرگونه تغییری، بهبود است پس تغییر برای بهبود اوضاع معمولا طراحی و پیاده سازی می شود شاید دولت نیز برداشتش بهبود شرایط فعلی و بودجه ای برای حفظ وجود خود در داخل و خارج است. اما یک تغییر برای اجرا نیازمند چه چیزهایی است؟
- طرح تغییر بر اساس برنامه کارشناسی شده
- تعیین تاثیر و دامنه آن
- محاسبه ریسک تغییر
- ارایه برنامه بازگشت
- تعیین زمان اجرا
- اطلاع رسانی
- تایید تغییر توسط تیم های کارشناسی
- اجرا و پیاده سازی تغییر در صورت تایید
- بررسی نتیجه اجرای تغییر
- طرح تغییر بر اساس برنامه کارشناسی شده: شروع زندگی هر تغییری نیاز به تعریف
طرح اولیه دارد و اینکه مشخص شود چرا این تغییر پیشنهاد می شود؟ چه مزایای دارد؟
چه معایبی، مدیرتغییر کیست و مطالعات اولیه و بررسی های کارشناسی روی آن انجام شده
یا خیر؟ - تعیین تاثیر و دامنه آن: بزرگی چنین تصمیمی آنقدر موثر و پر اهمیت و تاثیرگذار
است که علاوه اینکه بر روی تمامی خدمات دیگر تاثیر مستقیم می گذارد بر روی تمام
اقشار جامعه و حتی سیاست های خارجی، ریسک پذیر سرمایه گذاری در کشور، نیز اثرگذاری
شدیدی دارد پس چنین طرحی در چنین شرایطی از جامعه ای که درگیر انزوا، تحریم و فقر
و تورم است، آنقدر اهمیت دارد برای اجرا نیازمند حتی رفراندوم نیز هست زیرا تاثیر و
دامنه آن بقدری زیاد است که عملا تصمیم گیری آن حتی بر عهده تیم های کارشناسی نیز
امری غیرحرفه ای است. ذینفعان این تغییر دولت و مردم است و البته مردم حجم عظیمی
از افکار است که آماده سازی و پذیرش چنین تاثیرپذیری می تواند بر عهده خود آنها
گذارده شود. در غیر اینصورت دولت باید بدنبال راهکار دیگری باشد زیر بدون توجه به
تاثیر این تغییر در این خدمت و تمام خدمات مشابه و متاثر از آن، بار مالی و روانی
شدیدی به جامعه تحمیل می کند و خواهد کرد. - محاسبه ریسک تغییر: ممکن است یک تغییر، دنیایی مزایا داشته باشد اما ریسک
انجام آن به شدت خطرناک باشد در این صورت بدون آگاهی لازم و توجه به خطرات، دل به
دریا زدن، شجاعت نیست، حماقت است. ریسک، در حقیقت یعنی سنجش و اندازه گیری میزان
ارزش خطر انجام یک کار، در چنین سناریویی آیا کشته شدن دهها نفر، میلیاردها تومان
خسارت مالی و جانی، از بین رفتن هویت مردمداری کشور در جهان، بایکوت خبری و از بین
رفتن اعتماد بیشتر مردم به نظام حاکم، از بین رفتن هزاران کسب و کار مجازی بواسطه
قطعی اینترنت، گرانی، تورم و... به نظر شخص شما آیا ارزش پذیرش اینهمه ریسک اجرای
چنین تغییری معقول بود!؟ - ارایه برنامه بازگشت: همیشه هر خطایی باید راه بازگشتی داشته باشد در مدیریت
تغییر تعریفی بنام، Rollback همان برنامه
ای برای بازگشت به نقطه اولیه پیش یا پس از اجرای تغییر هست این یعنی هر تغییری
ممکن است بدلایلی که فکرش را نمی کردیم درست از آب در نیاید ممکن همان "حلقه
ای مفقود شده" این وسط را ندیده باشیم یا در حین
اجرا از دست داده باشیم در هر صورت نباید بر روی اجرای متعصبانه تغییر پافشاری کرد
این یعنی مدیریت تغییر به شما میگوید در تغییرات بخصوص بزرگ و پر اهمیت، کجدار و
مریز نباید پیش رفت و در هر مرحله ای از اجرای تغییر اگر، واقعه ای رخ داده که بر
روی نتایج مثبت تغییر اثر منفی می گذارد باید بلافاصله اجرای تغییر را متوقف و با Rollback
به حالت نخست بازگشت. در همین سناریوی تغییر قیمت بنزین، تعصب و تاکید بر اجرای
تغییر ولو با شدت خسارات و اعتراضات یعنی نادیده گرفته شدن اثرات منفی و نتایج
مخرب این تغییر! بنابراین عدم پذیرش خطای فاحش در اجرای تغییر یعنی ذهنیت متعصبانه
و نشانگر عدم وجود فرهنگ دموکراسی و پذیرش اشتباه است. نظام حاکم، سعی فراوانی در
توجیه حتی اشتباه خود می کرد که این تعصب و توجیه اشتباه، از خود اشتباه بدتر است
و آثار آن مخرب تر خواهد بود. - تعیین زمان اجرا: اینکه این تغییر از مدت ها قبل طراحی و تدوین شده، از
قبل هم مشخص بود و کارشناسی دقیقی هم بارها صورت گرفته بود که البته قرار بوده
مرحله به مرحله افزایش قیمت بنزین صورت بگیرد اما تحریم، تورم و افسار گسیخته سبب
شد همواره اجرای این طرح گام به گام به تعویق بیفتد. در هر صورت واقعی سازی نرخ
حامل های انرژی صحیح است اما بشرط و شروطها! در زمان آرامش و بهبود اقتصاد نه در
زمان بحرانی کنونی...! زمان اجرای هر تغییری مهمتر از خود تغییر است زیرا درک
نکردن زمان مناسب، هجمه ای بیشتر به ارایه دهنده خدمت وارد می کند و سبب اتلاف
هزاران ساعت وقت برای توجیه آن خواهد شد حتی اگر از نظر سیاسی و امنیتی زمان دقیق
اجرا قابل گفتن نیست باید ارایه دهنده خدمت، مشتریان را از خود بداند زیرا آنها
ذیفنع چنین زمانبندی هستند پس با فرهنگ سازی بهتر، تعیین زمان اجرای مناسب زمینه
همراهی مشتریان را برای ارایه هرگونه تغییری با خود همراه کنند در حالیکه در این
سناریو، مردم بر علیه زمانبندی ارایه این تغییر برخاستند! - اطلاع رسانی :طبق ماتریس RACI که در آن حرف I اختصار Informed یا مطلع کردن است، یعنی در همه حال و همه وضعیت ها، اطلاع رسانی ها باید دقیق و منسجم صورت بگیرد، اطلاع رسانی جزو ارکان مهم در مباحث ITIL است و این سناریو نیز، هم کمتر کسی خبر داشت، جریان اجرای چنین تغییر بزرگی هم مردم، بی اطلاع بودند هم نمایندگان مجلس، سایر فقه ها و مراجع تقلید و احزاب و... از آنجا مشخص شد که پس از اعلام تازه میخواستند دولت توضیح بیشتر بدهد و به نرخ قبلی باز گردد که پس از تفهیم (بخوانید اجبار) سریعا حرفشان را پس گرفتند. اما مهمتر از اینها، ذینفعان بیشتری بودند که مردم نام دارند، مقوله اطلاع رسانی چنین تغییری و پیامدهای آن آنقدر کلیدی و حیاتی است که حتی می تواند موفقیت یا شکست این تغییر را رقم بزند. بنابراین بی اطلاعی مردم از این وقوع چنین تغییری، مهمترین علل آشوب و اعتراضات سراسری بود. بحث عدم اطلاع رسانی از مهمترین دلایل شکست و ایجاد آشوب در این تغییر و یا هر تغییر دیگری است که نباید نادیده و یا سرسری گرفته می شد! هر اقدامی در دنیای بهترین تمرینات Best Practices برای آنکه در ارایه خدمت موفق اجرا شود به شدت نیازمند اطلاع رسانی است این اطلاع رسانی باید دقیق، شفاف، به موقع باشد در غیرانصورت هر ارایه دهنده خدمتی با مفهومی مواجه می شود بنام هرج و مرج Chaos این هرج و مرج از نگرانی مشتریان حاصل می شود، مثلا اگر شبکه طبقه اول یک سازمان قطع شود و هیچ اطلاع رسانی در این خصوص نشود و یا یک اطلاع رسانی عمومی شود که"شبکه قطع است!"در هر دو حالت حجم هرج و مرج به شدت افزایش خواهد یافت. دولت در این سناریو می توانست بهترین زمان را برای اطلاع رسانی را انتخاب و در وقت مغتنم شفاف سازی های لازم را پیش از اجرای تغییر می کرد نه پس از آن!
ادامه مطلب در صفحه بعد…
[…] جای خالی نبود مدیریت تغییر در تصمیمات کشوری […]